محک، میزان، معیار، ملاک، ضابطه، مقیاس، نشان قطعی سایر معانی: پیمانه، سنجه، استاندارد (standard)، ایاره [عمران و معماری] ضابطه - معیار - مصداق - سنجه [برق و الکترونیک] معیار، محک [نساجی] میزا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصول، طریقت، گفته، تعلیم، مکتب، حکمت سایر معانی: (جمع) تعالیم، آموزه، (مذهب و حزب و غیره) اعتقاد، (جمع) معتقدات، مرام، آیین، شریعت، اصل علمی، سیاست، اصل سیاسی، روش سیاسی، بربست، هند، بنداد، ...
عقیده دینی، اصول عقاید، عقاید تعصب امیز سایر معانی: اصل جزمی، پایزه، حکم، اعتقاد، فریوری، باورداشت، فرازمان، فرداد، اندیش پایه، دگما، عقاید، اندیش پایگان، اصول جزمی، (هر عقیده ای که کورکوران ...
فرمان قانون، حکم، فرمان، قانون سایر معانی: دستور رسمی، یاسا، امر [حقوق] فرمان، حکم، امریه
ورد، دستور، فرمول، قاعده، فورمول، قاعده رمزی سایر معانی: ریختاره، دیسه، ساختارنما، (سخن و نگارش) عبارت قالبی، (عبارت یا تعارف) پیش ساخته، شیوه ی معمول، روش همیشگی، دستورالعمل، دستور کار، کار ...
پرستیدن، بحد پرستش دوست داشتن، بت ساختن، صنم قرار دادن سایر معانی: تبدیل به بت کردن، بت ساختن (از)، زیاده ستودن، بیش از حد تحسین کردن، (به طور نامعقول) پرستیدن
درست، قانونی، مشروع، برحق، حلال زاده، مشروع کردن سایر معانی: دادیکی، پذیرفتنی، معقول، منطقی، به حق، محق، (پادشاه و غیره) وارث قانونی، روا، توجیه پذیر، توجیه کردنی، موجه، به جا، طبق مقررات و ...
راهبه، زن تارک دنیا سایر معانی: (نام چهاردهمین وات الفبای عبری) نون
رخصت، اجازه، دستور، پروانه، ترخیص، مرخصی، اذن سایر معانی: پرگ، دستوری [کامپیوتر] اجازه از ویژگی یک فایل که تعیین کننده ی کسی است که مجاز به خواندن یک اصلاح فایل است . مثلاً در فرمان chmod ug ...
خطابه، پند، امر، حکم، فرمان، نظام نامه، امریه، قاعده اخلاقی سایر معانی: (اخلاقی یا مذهبی) اصل، قاعده، دستور، آموزه، افراه، اندرز، پند و امثال، اصل فنی، دستور العمل، قاعده ی علمی، مقررات [حقو ...
راهبه، تارک دنیا، روحانی، خدا پرست، مذهبی، دین دار سایر معانی: دینی، کیشی، متدین، پارسا، خدا ترس، با وجدان، درستکار، بسیار دقیق، مصر، پافشار، وسواسی، عضو صومعه، عضو راهبه خانه، دیر نشین، خان ...
حقیقی، ذیحق، قانونی، محق، مشروع، دارای استحقاق سایر معانی: منصفانه، عادلانه، درست، بحق، برحق، بسزا، سزاوار، طلق، مناسب، درخور، خوشایند [حقوق] ذیحق، مشروع، قانونی، صحیح