idolize
معنی
پرستیدن، بحد پرستش دوست داشتن، بت ساختن، صنم قرار دادن
سایر معانی: تبدیل به بت کردن، بت ساختن (از)، زیاده ستودن، بیش از حد تحسین کردن، (به طور نامعقول) پرستیدن
سایر معانی: تبدیل به بت کردن، بت ساختن (از)، زیاده ستودن، بیش از حد تحسین کردن، (به طور نامعقول) پرستیدن
دیکشنری
بدبختی
فعل
worship, idolize, deifyپرستیدن
idolizeبحد پرستش دوست داشتن
idolizeبت ساختن
idolizeصنم قرار دادن
ترجمه آنلاین
بت کردن
مترادف
admire ، adore ، apotheosize ، bow down ، canonize ، deify ، dote on ، exalt ، glorify ، look up to ، love ، put on a pedestal ، revere ، reverence ، venerate