(مسیحیت - این اندیشه: لزوم مداخله ی کلیسا و کشیشان در امور سیاسی به منظور ترویج آزادی و کاهش فقر و نابرابری های سیاسی و اجتماعی) یزدان شناسی آزادگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشورت، تامل، اندیشه، خیال، غور، شور، بررسی، سنجش سایر معانی: ژرف اندیشی، ژرفنگری، غور و بررسی، تعمق، ژرفروی، (بیشتر جمع) بحث و بررسی جوانب، کنکاش، تعمق و تبادل نظر، چاره جویی، فرصت ...
[نفت] آزاد شدن ناگهانی گاز
پیش بینی، وثیقه، هوشیاری، احتیاط، ملاحظه، احتیاط کاری، هوشیار کردن، اخطار کردن به سایر معانی: مصلحت اندیشی، دور اندیشی، عاقبت اندیشی، حزم، هشدار دادن، به احتیاط دعوت کردن، حواس جمعی، هشیاری، ...
تفکر، بکاربردن مغز سایر معانی: بکاربردن مغز، تفکر
تامل، مراقبت، غور، تفکر، تعمق، خلسه سایر معانی: تفکر و عبادت (مذهبی و عرفانی)، مکاشفه، تعمق و تفکر، درون نگری، ژرفایش، اندرنگرش، سگالش، ژرف اندیشی، بررسی یا مطالعه ی دقیق [سینما] سینمای مشاه ...
قیاس، وضع، استنتاج، استنباط، کسر، نتیجهگیری، پیبردنازکلبهجزءیاازعلت بهمعلول سایر معانی: (حساب) عمل تفریق، کاهش، کاستن، منها سازی، مبلغ بخشوده (معاف از مالیات)، (منطق) استدلال قیاسی، استنتاج ...
تخلیه، عزل، خلع، ترشح، بده، انفصال، معزول کردن، درکردن، اداء کردن، ترشح کردن، منفصل کردن، خالی کردن، مرخص کردن، خارج کردن سایر معانی: خالی کردن (بار از کشتی و غیره)، تخلیه کردن، (گلوله) خالی ...
نظر، رای، احتیاط، بصیرت، صلاحدید، حزم سایر معانی: اختیار، قدرت تصمیم گیری، آزادی عمل، (قدیمی) صواب دید، داوری، دقت، پیرانگری، پرواگری، درایت [فوتبال] تشخیص-صلاحدید [حقوق] صلاحدید، صوابدید، ت ...
بحی، مباحثه، مناظره، بررسی، گفتگو، مذاکره، بحی و جدل سایر معانی: بحث، تبادل افکار، کنکاش، شور، گفتمان، بحک [سینما] گفتگو - مسدودکننده صفحه ای - بحث [ریاضیات] بحث، مذاکره، بررسی ...
اخراج، عزل، برکناری، مرخصی سایر معانی: (از کار) برکناری، انفصال، رد سازی، مردود شمردن (dismission هم می گفتند)، مرخص سازی، راهی سازی [حقوق] قرار یا حکم مختومه کردن دعوی، انفصال، اخراج ...
رهایی، گریز، فرار، فر، رستن، رهایی جستن، خلاصی جستن، جان بدر بردن، فرار کردن، گریختن، در رفتن سایر معانی: خلاصی، نجات، ورمالیدن، گالیدن، جان به در بردن، (از خطر) جستن، (آسیب و غیره) - ندیدن، ...