پیش بینی، وثیقه، هوشیاری، احتیاط، ملاحظه، احتیاط کاری، هوشیار کردن، اخطار کردن به سایر معانی: مصلحت اندیشی، دور اندیشی، عاقبت اندیشی، حزم، هشدار دادن، به احتیاط دعوت کردن، حواس جمعی، هشیاری، مبالات، (قدیمی ـ عامیانه) چشمگیر، مورد بحث و توجه، ضامن [فوتبال] اخطار [نساجی] احتیاط - توجه - اخطار