فصل، کتاب، دفتر، سفر، فصل یاقسمتی از کتاب، رزرو کردن، در کتاب یادفتر ثبت کردن، توقیف کردن سایر معانی: (در کتاب های بزرگ) بخشی که خود چند فصل دارد، دستک، دفتر روزانه، موضوع یا مطلب به خصوصی، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر، تقریظ، سفرنگ، رشته یادداشت، گزارش رویداد سایر معانی: گزاره، گزارش، گزارنامه، حواشی، (معمولا در جمع) شرح تاریخ برمبنای تجربیات شخصی، درجمع گزارش رویداد [سینما] بیان توصیفی - گفتار - گف ...
مقاله، تحقیق، تفحص، جستجو سایر معانی: رساله، جستارنامه
رساله، مقاله، پایان نامه، تز سایر معانی: پایان نامه (به ویژه پایان نامه ی درجه ی دکتری) تز، ماتیکان، بحک
مقاله، تالیف، انشاء سایر معانی: اقدام کردن به، کوشیدن، سعی کردن، امتحان کردن، امتحانا انجام دادن، جستار کردن، کوشش، پردازش (به کاری)، مبادرت، رساله، انشا (نوشته ی کوتاه که بیانگر اندیشه و سل ...
شرح، تفسیر، بیان، تقریر، عرضه، نمایشگاه سایر معانی: شرح مفصل، برون گذاشت، تفصیل، توضیح، دیماس [سینما] برخورد دراماتیک - معرفی - مقدمه چینی
تاریخچه، یادداشت، خاطره، شرح حال سایر معانی: (جمع) رویدادنامه، شرح وقایع، زندگی نامه، زیست نامه (به ویژه اگر توسط یکی از اقربای شخص نوشته شده باشد)، کارنامه(ی زندگی)، تذکره، (جمع) خود زیست ن ...