essay
معنی
مقاله، تالیف، انشاء
سایر معانی: اقدام کردن به، کوشیدن، سعی کردن، امتحان کردن، امتحانا انجام دادن، جستار کردن، کوشش، پردازش (به کاری)، مبادرت، رساله، انشا (نوشته ی کوتاه که بیانگر اندیشه و سلیقه ی نویسنده است)، کوشنامه، (ماهیت یا مرغوبیت و غیره) آزمودن، سنجیدن، عیارگیری کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن فلزات، مقاله نویسی
سایر معانی: اقدام کردن به، کوشیدن، سعی کردن، امتحان کردن، امتحانا انجام دادن، جستار کردن، کوشش، پردازش (به کاری)، مبادرت، رساله، انشا (نوشته ی کوتاه که بیانگر اندیشه و سلیقه ی نویسنده است)، کوشنامه، (ماهیت یا مرغوبیت و غیره) آزمودن، سنجیدن، عیارگیری کردن، ازمایش کردن، ازمودن، عیارگیری کردن فلزات، مقاله نویسی
دیکشنری
مقاله
اسم
article, paper, essay, chapter, editorial, treatiseمقاله
essay, composition, redaction, phraseology, themeانشاء
compilation, conflation, essayتالیف
ترجمه آنلاین
مقاله
مترادف
article ، composition ، discussion ، disquisition ، dissertation ، explication ، exposition ، manuscript ، paper ، piece ، study ، theme ، thesis ، tract ، treatise