شیوع، بروز، طغیان، وقوع، درگیر سایر معانی: (بیماری) شیوع، همه گیری، (جنگ و غیره) وقوع (ناگهانی)، نازل شدن، ظهور [بهداشت] طغیان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صحرایی، بیرون، خارج از منزل، در هوای ازاد، بیرونی سایر معانی: در هوای آزاد، در بیرون، بیرون از ساختمان، بیرون، بیرونی، صحرایی، در هوای آزاد انجام شده [سینما] محوطه بیرونی - نمای دور خارجی [ز ...
فضای خارج از هوا یا جو زمین سایر معانی: فضا (فضای خارج از جو زمین)، برون فضا، فضای برونی، (پهلوی) اسپاش [برق و الکترونیک] فضای خارج فضای خارج از جو زمین .
بیشتر زنده بودن از، بیشترعمر کردن از، بیشتر دوام اوردن سایر معانی: عمر طولانی تر کردن، بیشتر دوام کردن
مرام، چشم داشت، چشم انداز، منظره، دور نما، نظریه سایر معانی: دیدبانگاه، محل دیده بانی، (در پارک ها و کوه ها و غیره) محل تماشای منظره، تماشاگاه، دیدگاه، نقطه نظر، نگرش، آتیه، آینده، احتمال در ...
از مد افتاده، منسوخ، غیرمتداول، قدیمی
قلنبه، عالی، ممتاز، برجسته، واریز نشده سایر معانی: مبرز، زبده، نخبه، سرشناس، (وام یا کار و غیره) عقب افتاده، معوقه، نا تمام، حل نشده، بیرون زده، بر آمده، قلمبه، (سهام و اوراق قرضه) منتشر شده ...
خود رایی، خود سری، اطمینان بیش از حد سایر معانی: اطمینان بیش از حد
رویهم افتاده، دارای اشتراک سایر معانی: رویهم افتاده، دارای اشتراک [سینما] تداخل کننده - روی هم افتادن مداوم صداها - مسأله روی هم قرار گرفتن تصاویر اجسام [عمران و معماری] لبه رو لبه افتادن - ...
عدل، بسته، قوطی، بستهبندی کردن سایر معانی: (در اصل) عمل بسته بندی کردن، بسته بندی، محموله، کارتن، گنجانه، جعبه، صندوق، صندوقچه، بقچه، (طرح ها یا اقلام یا اندیشه ها) گروهه، مجموعه، دسته، همبس ...
رنج، زحمت، درد، تیر، تیر کشیدن، درد کشیدن، درد دادن سایر معانی: (در اصل) تنبیه، گوشمالی، کیفر، الم، آزار، محنت، (جمع) درد زایمان، (جمع) کوشش بسیار، سعی بلیغ، (خودمانی) درد سر، مایه ی رنج، سر ...
کامی [پزشکی - دندانپزشکی] مربوط به کام یا در سمت کام
واژههای مصوب فرهنگستان