اختلال درد [روانشناسی] اختلالی روانی که جسمینمود است و مهمترین تظاهر آن دردهای شدید و مزمن است|||متـ . اختلال درد روانزاد psychogenic pain disorder||| اختلال درد جسم ...
واژههای مصوب فرهنگستان
داروی مسکن سایر معانی: (دارو) درد کش، مسکن (رجوع شود به: analgesic)، داروی درد کش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنجبر، زحمتکش، زحمت، سعى و کوشش
پوشرنگ [خوردگی] پراکنهای از رنگدانه در محملی رزینی که پس از پوشانش سطح و خشک یا پخته شدن، پوسه (film) جامدی ایجاد میکند ...
پوشرنگ [شیمی] پراکنهای از رنگدانه در محملی رزینی که پس از پوشانش سطح و خشک یا پخته شدن، پوسه (film) جامدی ایجاد میکند ...
[سینما] متحرک سازی نقاشی بر شیشه
[عمران و معماری] گلفشان
[زمین شناسی] چشمه (spring) گل رنگی نوعی گل فشان که حاوی گل چند رنگ است. نیز نوشته می شود: paint-pot, paintpot.
پوشرنگزدا [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای که پس از مالیده شدن بر پوشش، آن را نرم و برداشتن پوشش را از سطح آسان میکند ...
[نساجی] رنگزدا - رنگبر
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.