اثر، جرقه سایر معانی: کمترین اثر، ذره، اخگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرقه زننده، بارقه دار سایر معانی: scintillating : جرقه زننده
جرقه زننده، بارقه دار سایر معانی: scintillant : جرقه زننده
[برق و الکترونیک] طیف سنج سوسوزنی شمارنده سوسوزنی که برای مطالعه توزیعهای انرژی به کار می رود.
جرقه زننده سایر معانی: (شخص یا ابزار) درخشان، اخگرزا [نفت] سو سوزن
[برق و الکترونیک] ماده ی سوسوزن ماده ای که در پاسخ به تابش یونیده ساز، فوتونهای نوری گسیل می کند. چهار دسته ی اصلی مواد سوسوزن عبارت اند از ( 1) بلورهای غیر آلی مانند یدیدسدیم، تک بلورهای تا ...
چشمک، نگاه مختصر، سوسو زدن نور چراغ، چشمک زدن، سوسو زدن، تجاهل کردن سایر معانی: چشم بر هم زدن، چشمک زدن (اگر عمدی باشد بیشتر wink می گویند)، چشم را باز و بسته کردن، (در مورد چراغ اتومبیل و غ ...
درخشان، فروزان، زرنگ، تابان، روشن، با هوش، تابناک، افتابی، باکله سایر معانی: درخشنده، پر سو، (رنگ و صدا) زنده، نورانی، براق، نورتاب، پر جلا، رخشا، رخشنده، سرزنده، پر روح و نشاط، شاد و خرم، س ...
جنبش، سوسو، سوسو زدن، لرزیدن، پرپرزدن، در اهتزاز بودن سایر معانی: (تند) باز و بسته کردن یا شدن، (تند) جنبیدن، (مانند شعله ی آتش در باد) لرزیدن، (نور یا سایه و غیره را) لرزاندن، پس و پیش بردن ...
برق زدن، درخشیدن، ساطع شدن سایر معانی: (قدیمی) رجوع شود به: glisten، glisten درخشیدن
ذره، جو، خرده، شاخه، حالت، دانه، حبوبات، حبه، حب، رگه، مشرب، دان، تفاله حبوبات، یک گندم معادل 0/0648 گرم، غله، چنگال، رنگ، دانه دانه کردن، دانه زدن، پشمکندن، متبلور شدن، جوانه زدن، تراشیدن س ...
ذره، نقطه، ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی سایر معانی: مقدار بسیار کم، سرسوزن، (نام نهمین حرف الفبای یونانی) آیوتا