تربیت، ادب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانشناسى : اداب
نکات دقیق وظریف، اختلاف مختصر، فرق جزئی سایر معانی: فحوا، تفاوت ظریف، سایه ی کم رنگ، سایه رنگ، سایه چم، معنی یا آهنگ فرعی و ظریف، سایه روشنک، ریزه کاری [نساجی] اختلاف جزئی - رنگی که از محل ت ...
سنگ معدن، سنگ دارای فلز سایر معانی: (سنگ و خاک فلزدار) کانه، خاک معدن، کانسنگ [شیمی] (سنگ و خاک فلزدار) کانه، سنگ معدن، خاک معدن، کانسنگ [عمران و معماری] سنگ معدن - سنگ معدنی - کانی - کانه [ ...
توده مردم، عامی، ادم طبقه سوم، دانشجوی سال اول نیروی دریایی، بی ادب، خشن، خشن ورذل سایر معانی: (روم باستان) عضو پایین ترین طبقه ی اجتماعی، عامی (در برابر: اشرافی یا اعیان patrician)، آدم بی ...
زیبا سایر معانی: زیبا
دقایق، نکته دقیق در ایین رفتار سایر معانی: (رفتار یا مراسم) ریزه کاری، (جمع) نکات دقیق، دقت
پاک کننده، تطهیر کننده سایر معانی: پالاینده
تصفیه کردن، رقیق کردن سایر معانی: (به ویژه هوا) رقیق کردن یا شدن، کم چگالی کردن یا شدن، کم تراکم کردن یا شدن، مهذب کردن، والا کردن، عالی کردن، rarify رقیق کردن، منبسط کردن [نساجی] رقیق کردن ...
شیک پوش، خیلی شیک سایر معانی: (قدیمی - خودمانی - اغلب کنایه آمیز) مجلل، شیک، معرکه
سخت، تنومند، زمخت، شدید، نیرومند، نا هموار، پیچ و تابدار، بی تمدن سایر معانی: پر پستی و بلندی، پست و بلند، پر صخره، سنگلاخ، بستاوند، (قیافه) پرچین و چروک و سالم، آفتاب زده و خوش بنیه، حاکی ا ...
تحصیل، تعلیم، تدریس، کسب دانش سایر معانی: آموزش (در مدرسه و غیره)، شهریه، هزینه ی تحصیل، schoolfellow تدریس