purifier
معنی
پاک کننده، تطهیر کننده
سایر معانی: پالاینده
سایر معانی: پالاینده
دیکشنری
تصفیه کننده
اسم
detergent, purifier, detersive, purgative, abluent, abstergentپاک کننده
purifier, compurgator, purificatorتطهیر کننده
ترجمه آنلاین
تصفیه کننده