قاعدهای [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی بخشی از گیاه که در پایین یا در قاعدۀ یک ساختار قرار دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
اصلی، تهی، اساسی، بنیادی، پایهای، بنیانی سایر معانی: پسوند: حمله، تاخت، اصولی، بن پاری، ازلاد، (معمولا جمع) اصول، ابتدایی، ساده و جوابگوی نیازهای اولیه، (شیمی) بازیک، بازی، قلیایی، (فلز کاری ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشکیلات دهنده، فروگشا سایر معانی: (شیمی) کالیزور، فروکاو، کنش یار، فروکافنده، عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت، سازمان دهنده [علوم دامی] یک ماده ای که یک واکنش را کاتالیز می کند(ب ...
ادم عوام فریب، هوچی، عوام فریب سایر معانی: ادم عوام فریب، هوچی
متعصب، شخص متعصب، شخص متعصب، پرتعصب، دارای احساسات شدید، دارای روح پلید، خرافات پرست، خرافاتی، دیوانه سایر معانی: افراطی، زیاده رو، تندرو (در امور سیاسی و مذهبی و غیره)، جزمی (fanatical هم م ...
پیشگامانه، مراسم پی ریزی و آغاز ساختمان، وابسته به این مراسم، جلو دار، وابسته به این مراسم پیشگام، جلو دار پیشگامانه amirkabir's groundbreaking efforts اقدامات پیشگامانهی امیرکبیر
کم، کمتر، ندره، بندرت، گاه گاهی [ریاضیات] به ندرت، کم، گاهی گاهی
تند، مشتاقانه، شدید، متمرکز، تشدیدی، پرقوت سایر معانی: شدید شونده یا کننده، فزونگر، پرتنشگر، فربودگر، تنجشگر، ستهم شونده، (کلاس درس) فشرده، (بیمارستان) وابسته به بخش آی - سی - یو (بخش مراقبت ...
خمیرمایه، ماده ای که خمیر را ور می آورد، ورآور (leavening agent هم می گویند) [صنایع غذایی] ور آمدن : بالا آمدن خمیر بر اثر تخمیر. میکرو ارگانیسم عامل ساکارومایسس سرویزیه است.
جناح چپ، شخص دست چپی سایر معانی: (حزب یا دسته ی سیاسی) جناح چپ، چپ، مربوط به جناح چپ
وافر، سخی، روشن فکر، ازاده، زیاد، دارای سعه نظر، نظر بلند، جالب توجه، ازادی خواه، معتدل سایر معانی: وابسته به علوم انسانی، گشاده دست، سخاوتمند، دست و دل باز، دهشگر، فراوان، (تفسیر یا ترجمه) ...
تک رو، ادم بی سرپرست، حیوان بیصاحب سایر معانی: (گاو و گوسفند و غیره) بدون داغ مالکیت، گوساله ی گمشده، دام بی صاحب، مستقل [آمار] آزادگرد