infrequently
/ɪnˈfrikwəntli/

معنی

کم، کمتر، ندره، بندرت، گاه گاهی
[ریاضیات] به ندرت، کم، گاهی گاهی

دیکشنری

اغلب

ترجمه آنلاین

به ندرت

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.