مریض، بیمار، شکیبا، بردبار، صبور، از روی بردباری سایر معانی: شکیب، ناشتاب، خوددار، پرتحمل، پر حوصله، با گذشت، حاکی از صبر، صبورانه، پرپشتکار، ساعی، کوشا، پر استقامت، مشتری پزشک، (نادر) غیر ف ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرمانگی اطلاعات بیمار [مدیریت سلامت] محدودیت دسترسی به دادههای شخصی بیمار با جلب نظر او یا با در نظر گرفتن منافع عمومی جامعه
واژههای مصوب فرهنگستان
1- پر طاقت، پایدار، پراستقامت، تاب آور 2- معنی دار، دارای معنی بخصوص
مراقبت بیمارمحور [مدیریت سلامت] مراقبتهای تمرکزیافته و سامانمند براساس نیاز و انتظارات بیمار
بد اخلاق، مشتاق، بی تاب، بی حوصله، بی صبر، نا شکیبا سایر معانی: ناشکیب، عجول، نابردبار، بی طاقت، بی تحمل، بیقرار
ازروی ناشکیبایی، ازروی بی صبری، ازروی بیطاقتی، باشتیاق
کنشپذیر اخلاقی [فلسفه] کسی یا چیزی که مخاطب یا طرف افعال عامل اخلاقی است
نگران، بی قرار، مشتاق، در جنبش، در حرکت سایر معانی: هیجان زده، بیتاب، مشتاقانه، با بیتابی، بی صبرانه
مشتاق، تشنه سایر معانی: (قدیمی)
موکل، مشتری، ارباب رجوع سایر معانی: مراجع، چاره جوی، کار آور، کارده، (در مورد کشور یا ملت و غیره) وابسته (client state هم می گویند)، کسی که از خدمات اداره یا موسسه ای (به ویژه خیریه) بهره من ...
مواظب، بافکر، با ملاحظه سایر معانی: (رعایت کننده ی حال دیگران) با ملاحظه، دلسوز، پایمرد، محتاط
صلیب، چلیپا، اختلاف، نا درستی، حد وسط، خاج، تقاطی، دورگه، چلیپایی، تقاطع کردن، گذشتن، قطع کردن، کج خلقی کردن، عبور کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن سایر معا ...