considerate
معنی
مواظب، بافکر، با ملاحظه
سایر معانی: (رعایت کننده ی حال دیگران) با ملاحظه، دلسوز، پایمرد، محتاط
سایر معانی: (رعایت کننده ی حال دیگران) با ملاحظه، دلسوز، پایمرد، محتاط
دیکشنری
محتاطانه
صفت
considerate, thoughtful, wary, tenderبا ملاحظه
careful, attentive, cautious, alert, watchful, considerateمواظب
brainy, thoughtful, considerateبافکر
ترجمه آنلاین
با ملاحظه
مترادف
accommodating ، amiable ، attentive ، benevolent ، big ، charitable ، chivalrous ، circumspect ، compassionate ، complaisant ، concerned ، cool ، discreet ، forbearing ، generous ، kind ، kindly ، like a sport ، magnanimous ، mellow ، mindful ، obliging ، patient ، polite ، solicitous ، sympathetic ، tactful ، tender ، thoughtful ، unselfish ، warmhearted
متضاد
disrespectful ، impatient ، inattentive ، inconsiderate ، mean ، scornful ، selfish ، thoughtless ، unfeeling ، unmindful