لیست واژه‌ها

hydrozincite or zinc bloom or zinc bloom or marionite

[زمین شناسی] هیدروزنسیتیا Zinc Bloom - ترکیب شیمیایی :Zn5[(OH)3|CO3]2 - درصد مواد:ZnO=74.12% CO2=16.03% H2O=9.85% - سیستم تبلور: مونوکلینیک ندرتاْ آمرف - رده بندی: کربنات - رخ: کامل، مطابق ب ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

awaken

بیدار کردن، بیدار شدن سایر معانی: بیدار کردن یا شدن، چشم از خواب گشودن، انگیختن، تهییج کردن، آگاه کردن یا شدن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

catalyst

تشکیلات دهنده، فروگشا سایر معانی: (شیمی) کالیزور، فروکاو، کنش یار، فروکافنده، عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت، سازمان دهنده [علوم دامی] یک ماده ای که یک واکنش را کاتالیز می کند(ب ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

demagogue

ادم عوام فریب، هوچی، عوام فریب سایر معانی: ادم عوام فریب، هوچی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

encouragement

تشویق، پشت گرمی، دل گرمی، ترغیب، تشجیع سایر معانی: خواهانسازی، ایزانش، برآغالش، (چیز یا کسی که تشویق می کند) مشوق، انگیزان، انگیزگر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

enrage

خشمگین کردن، عصبانی کردن سایر معانی: به خشم آوردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

foment

بر انگیختن، تحریک کردن سایر معانی: (به شورش و غیره) برانگیختن، دامن زدن، فتنه گری کردن، (با آب گرم درمان کردن) گرماب درمانی کردن، ضماد گرم گذاشتن، حوله ی آب گرم گذاشتن، کمپرس کردن، پروردن ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

hearten

جرات دادن، تشجیع کردن، دل دادن سایر معانی: دلشاد کردن، دلداری دادن، امیدوار کردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

impetus

انگیزه، عزم، نیروی جنبش سایر معانی: انگیزان، مشوق، تکان، نیروی حرکتی، گشتاور، جنبش زا، تکانگر [زمین شناسی] افشانه آب

دیکشنری انگلیسی به فارسی

instigator

انگیزنده، مفسد، شرراه انداز، انگیزه خواب، پیشینه خواب سابقه خواب

دیکشنری انگلیسی به فارسی

leavening

خمیرمایه، ماده ای که خمیر را ور می آورد، ورآور (leavening agent هم می گویند) [صنایع غذایی] ور آمدن : بالا آمدن خمیر بر اثر تخمیر. میکرو ارگانیسم عامل ساکارومایسس سرویزیه است.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

motivate

تحریک کردن، انگیختن، تهییج کردن سایر معانی: انگیزاندن، برانگیختن، تشویق و ترغیب کردن، انگیزه ی چیزی بودن [ریاضیات] انگیختن، برانگیختن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید