اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن سایر معانی: (بازور یا تهدید یا سو استفاده از مقام و غیره) گرفتن، درکشیدن، به زور ستاندن، (در فروش) اجحاف کردن [حقوق] اخاذی کردن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غاصب، بزورستان، زیاده ستان، غاصبانه
باجگیری رایانهای [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی فعالیت مجرمانۀ رایانهای که در آن رخنهگر یا قفلشکن وبگاه یا رایانۀ مرکزی یک سازمان را بهطور مرتب مورد حمله ...
واژههای مصوب فرهنگستان
انحراف، فساد، چرک سایر معانی: تباهی، پوسیدگی، بدکاری، فساد اخلاقی، هرزگی، پتیارگی، گمراهی، ضلالت، فاوایی، نادرستی، رشوه خواری، هرچیز فاسد شده (به ویژه واژه و متن)، مسخ، تحریف، (سخن یا نوشتار ...
احضار کردن، بیرون کشیدن، بر گرداندن، فرا خواندن سایر معانی: (با خواندن دعا و غیره روح یا شیاطین و غیره را) فراخواندن، (واکنش یا خاطره یا تصویر ذهنی و غیره را) ایجاد کردن، بازآوردن، انگیزاندن ...
(در چنگ یا در دست) گیرنده، حریص
گوش بری کردن
فاحش، مفرط، بی اندازه، غیر معتدل سایر معانی: افراط آمیز، زیاده، بیش از حد، پی فراخ، نامرتب، نامنظم، تنظیم نشده، مغشوش، نابسامان
کلاهبرداری، گوشبری، شیادی، رجوع شود به:confidence game، شیادی رجوع شود به:confidence game کلاهبرداری کردن، شیادی کردن
گردش، پیچش، چرخش، گرداندن، زور اوردن، بزور قاپیدن و غصب کردن، واداشتن، پیچاندن، چلاندن سایر معانی: (با زور یا ترفند) به دست آوردن، غصب کردن، تحریف کردن، واتگردانی کردن، دستکاری کردن (متن)، و ...
رخنهگر با قفلشکن که وبگاه یا رایانۀ مرکزی یک سازمان را بهطور مرتب مورد حمله قرار میدهد و برای توقف حملات خود درخواست پول میکند [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ...