[خاک شناسی] بافت نسبتا ریز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] سنگ نسبتا درزه دار (مکانیک سنگ)
میانداری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] اجرای قوانین در یک نظرآزمایی با اختیارات ویژه
واژههای مصوب فرهنگستان
ملایمت، اعتدال، میانه روی سایر معانی: میانگیری، میان واری، آرامی، متانت، خونسردی، متعادل سازی، (جلسات و مناظرات و غیره) گردانندگی، همایند سروری
میاندار [رایانه و فنّاوری اطلاعات] شخصی با اختیارات ویژه برای اجرای قوانین در یک نظرآزمایی
تعدیل کننده، مدیر، میانجی، ناظم، کند کننده سایر معانی: شخص یا چیزی که ملایم می کند، میانوارگر، میانگیرساز، (در گردهمایی ها و مناظرات و بحث های میزگرد) گرداننده، همایند سرور، ناظم جلسه، رئیس ...
چراغی که ریزش نفت آنرا میتوان میزان کرد
[برق و الکترونیک] تولید مدول ساختن خودکار قسمتهای اصلی مدار مجتمع با تعریف پارمترهای کنترلی ساختار و/ یا عملکرد آن قسمت مانند ROM, PAL . RAM مسیر داده ثباتها، مالتی پلکرها و خانواده های منطق ...
طرز عمل، مشی، روش کار سایر معانی: طرز انجام، شیوه ی انجام، اسلوب عملکرد، کرد شیوه
میانگین وزن مولکولی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] جرم مولکولی یک نمونۀ بسپاری که ازطریق یکی از روشهای گرفتن میانگین اندازههای مختلف مولکولی غیرناپراکندۀ موجود در نمونۀ بسپا ...
تابع مولد گشتاور [آمار] تابعی که برای متغیر تصادفی X دربردارندۀ متغیری است که معمولا با t نشان داده میشود و با فرمول ریاضی etx تعریف میشود ...
[کامپیوتر] عملکرد یگانه، عملکرد تکین . - عملیات تکین عملیاتی که فقط بر روی یک قطعه از داده ها عمل می کند . مثلاً پیدا کردن منفی یک عدد، عملیاتی است که فقط یک اپراند ( عملوند ) لازم دارد و از ...