قیطان، گلابتون، مغزی، نوار، حاشیه، حرکت سریع، جنبش، جهش، ناگهان حرکت کردن، جهش ناگهانی کردن، بافتن(مثل توری وغیره)، بهم تابیدن وبافتن، مویسر را باقیطان یاروبان بستن [پلیمر] بافته شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] رودخانه بره بره [آب و خاک] رودخانه بربره،رودخانه شریانی، رودخانه بریده بریده شده رودخانه گرگر
[عمران و معماری] آبراهه با بستر پراکنده - رود چند شاخه - رود گیسووار [زمین شناسی] آبراهه با بستر پراکنده، رود چند شاخه، رود گیسو وار [خاک شناسی] رود چند شاخه ای [آب و خاک] رودخانه ای، شریانی ...
قیطان، نوار یا توری قیطانی، بافتن مو سایر معانی: موی بافته، هر چیز به هم بافته (گیسو یا روبان یا حصیر و غیره)، قیطان دوزی، گلابتون کاری، چیزهایی که از قیطان یا نوار درست می شود [نساجی] نوار ...
بافته هندسی [ریاضی] دستهای از خمهای متمایزِ همسو و نامتقاطع که نقاط انتهایی آنها بر دو خط یا دو قرص موازی قرار دارند
واژههای مصوب فرهنگستان
اتحاد، میدان، باند، نوار، ارکستر، روبان، بند و زنجیر، لولا، دستهء موسیقی، باند یا بانداژ، نوار زخم بندی، نوار پیچیدن، فتق بند، تسمه یا بند مخصوص محکم کردن، دسته کردن، بصورت نوار در اوردن، با ...
تنبیه کردن سایر معانی: سخت مورد باز خواست قرار دادن، باز خواست کردن (به ویژه اگر شدید و در حضور جمع باشد)، سخت انتقاد کردن، گوشمالی دادن، پادافراه کردن، شدیدا~ انتقاد کردن
سرزنش کردن، عتاب کردن، گله کردن از، غرغر کردن سایر معانی: (با ملایمت) سرزنش کردن، نکوهیدن
متهم کردن، تقبیح کردن، علیه کسی اظهاری کردن سایر معانی: مردود شمردن، محکوم کردن، نکوهیدن، چغلی کردن، (برضدکسی) گواهی دادن، (علنا) متهم کردن، (جرم کسی را) افشا کردن، پایان قرارداد (قرار داد ص ...
اتهام، عیب جویی، شکایت، بد گویی، چغلی سایر معانی: نکوهش، محکوم سازی، تقبیح (رجوع شود به: denounce)، واسرنگش
(شدیدا) سرزنش کردن، بازخواست کردن، ملامت سخت، سخت ملامت کردن
اعتراض کردن، منفجر شدن، غریدن، محترق شدن، رعد و برق زدن، با تهدید سخن گفتن، داد و بیداد راه انداختن سایر معانی: (فحش یا فرمان و غیره را) با فریاد اعلام کردن، جار زدن، بر خروشیدن، مورد عتاب و ...