dress down
معنی
(شدیدا) سرزنش کردن، بازخواست کردن، ملامت سخت، سخت ملامت کردن
دیکشنری
لباس پایین
فعل
dress downسخت ملامت کردن
ترجمه آنلاین
لباس بپوش
مترادف
bawl out ، berate ، carpet ، castigate ، censure ، chew out ، lash ، rail ، rake over coals ، ream ، rebuke ، reprimand ، reprove ، tear into ، tell off ، tongue lash ، upbraid