braiding
معنی
قیطان، نوار یا توری قیطانی، بافتن مو
سایر معانی: موی بافته، هر چیز به هم بافته (گیسو یا روبان یا حصیر و غیره)، قیطان دوزی، گلابتون کاری، چیزهایی که از قیطان یا نوار درست می شود
[نساجی] نوار دوزی در زمینه پارچه یا لباس - گلابتون دوزی در لبهلباس یا پارچه - سوزن دوزی در لبه پارچه
[پلیمر] قیطان دوزی
سایر معانی: موی بافته، هر چیز به هم بافته (گیسو یا روبان یا حصیر و غیره)، قیطان دوزی، گلابتون کاری، چیزهایی که از قیطان یا نوار درست می شود
[نساجی] نوار دوزی در زمینه پارچه یا لباس - گلابتون دوزی در لبهلباس یا پارچه - سوزن دوزی در لبه پارچه
[پلیمر] قیطان دوزی
دیکشنری
بافتن
اسم
braidingنوار یا توری قیطانی
braidingبافتن مو
braiding, lace, braid, cordon, filet, filletقیطان
ترجمه آنلاین
بافتن