استفراغ [علوم پایۀ پزشکی] خروج ناگهانی محتویات معده از راه دهان
واژههای مصوب فرهنگستان
استفراغ [علوم پایۀ پزشکی] محتویات خارجشدۀ معده از راه دهان
استفراغ [علوم دارویی] محتویات خارجشدۀ معده از راه دهان
بر گرداندن، قی کردن، استفراغ کردن، هراشیدن سایر معانی: بالا آوردن، وامیدن، ماده ی قی شده، منش گردا، هراش، وامش، بیرون پراندن، (قدیمی) رجوع شود به: emetic، استفراه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهوع آور، استفراغ آور
ماده ی استفراغ شده، هراش، وامیده، ماده مستفرغه، ماده قی شده
(پزشکی)، استفراغ خونی (در اثر تب زرد)
استفراغ جهنده [علوم دارویی] استفـراغی کـه با فشار زیـاد رخ دهـد
خارج کردن، بیرون دادن، بیرون ریختن، انتشار نور منتشر کردن سایر معانی: (به بیرون فرستادن یا ریختن) برون فرست کردن، گسیلیدن، صادر کردن، دفع کردن، گسیلش کردن، (بیرون) دادن، ساطع کردن، (در اثر ت ...
انفجار، جوش، فوران سایر معانی: فوران (آتشفشان و غیره)، برون فشانی، آتشفشانی، آب فشانی، بخار فشانی، ـ فشانی، فشانش، بروز (احساسات یا شورش و بلوا و غیره)، (پزشکی) جوش زدن (پوست)، ـ زدن، ـ زنی، ...
انزجار، تهوع، حالت تهوع، دل اشوب، حالت استفراغ سایر معانی: وامیدگی، وامش، حالت تهوع و استفراغ، دل آشوبه، دل به هم خوردگی، تنفر، چندش، بیزاری، حالت استفراه
محتویات خارجشدۀ معده از راه دهان [علوم دارویی]