معنی

خارج کردن، بیرون دادن، بیرون ریختن، انتشار نور منتشر کردن
سایر معانی: (به بیرون فرستادن یا ریختن) برون فرست کردن، گسیلیدن، صادر کردن، دفع کردن، گسیلش کردن، (بیرون) دادن، ساطع کردن، (در اثر تابشگری یا گرما و غیره) الکترون فشانی کردن، موج فشانی کردن، (رادیو) آواپراکنی کردن، (موج رادیویی) فرستادن، پخش کردن (transmit هم می گویند)، (اسکناس و اوراق قرضه و غیره) منتشر کردن، به جریان انداختن، ساتع کردن
[عمران و معماری] صدور
[ریاضیات] تخلیه کردن، منتقل کردن، ساطع کردن

دیکشنری

بیرون ریختن
فعل
give out, give off, exhale, emit, evolve, ventبیرون دادن
vent, emit, outpour, void, jetبیرون ریختن
bring out, send out, expel, drive out, evict, emitخارج کردن
emitانتشار نور منتشر کردن

ترجمه آنلاین

منتشر می کنند

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.