انتقال [روانشناسی] در روانکاوی، برونفکنی احساسات و آرزوهای ناخودآگاهانۀ فرد به روانکاو، یعنی برونفکنی آن دسته از احساسات و آرزوهایی که دراصل به افراد مهم زندگی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
انتقال وارون [روانشناسی] واکنشهای ناخودآگاه درمانگر به بیمار و فرایند انتقال او که بر پایۀ نیازها و تعارضهای روانشناختی شخصیِ درمانگر شکل میگیرد ...
واگذاری، حمل، انتقال، سند انتقال، وسیله نقلیه سایر معانی: ارسال، رسانش، ترابرد، ترافرست، وسیله ی نقلیه، وسیله ی حمل و نقل، رسانگر، برندگر، (حقوق) انتقال نامه [عمران و معماری] انتقال [حقوق] ا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وکالت، نمایندگی، هیات نمایندگان سایر معانی: گروه نمایندگان، هیئت نمایندگی، سپارش، گزینش (به نمایندگی)، محول سازی، واگذاری، تفویض (اختیار و غیره) [حقوق] نمایندگی، هیأت نمایندگی، اعزام نماینده ...
کشف افکار دیگران
ارتباط افکار با یکدیگر، دوهم اندیشی سایر معانی: (پیرا روان شناسی) دور آگاهی، دور همدردی، اندیشه خوانی، ارتباط ذهنی
ارسال، سخن پراکنی، مخابره، انتقال، سرایت، عبور، فرا فرستی سایر معانی: واگیری، (رادیو و غیره) پخش، ترا گسیل، ترا گسیلش، پراکنش، (مکانیک) جعبه دنده، دستگاه انتقال نیرو، زور رسانی، اسبابی که بو ...
حامل، وسیله نقلیه، حمل و نقل، بارکش، ترابری، ترابری کردن، نقل و انتقال دادن، بردن، حمل کردن، از جا در رفتن، از خود بیخود شدن سایر معانی: ترا بردن، ترابرد کردن، باربری کردن، حمل و نقل کردن، ا ...
در روانکاوی، مقاومت بیمار در برابر طرح موضوعات ناخودآگاهانه، با سکوت یا ابراز احساسات عشق یا نفرت منتقلشده از روابط گذشته، به شخص روانکاو [روانشناسی] ...