delegation
/ˌdeləˈɡeɪʃn̩/

معنی

وکالت، نمایندگی، هیات نمایندگان
سایر معانی: گروه نمایندگان، هیئت نمایندگی، سپارش، گزینش (به نمایندگی)، محول سازی، واگذاری، تفویض (اختیار و غیره)
[حقوق] نمایندگی، هیأت نمایندگی، اعزام نماینده، تفویض تبدیل دین و مدیون
[نساجی] واگذاری اختیارات

دیکشنری

نمایندگی
اسم
representation, delegation, agency, deputation, legation, attorneyنمایندگی
proxy, advocacy, attorney, agency, delegation, barوکالت
delegationهیات نمایندگان

ترجمه آنلاین

هیئت نمایندگی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.