پرداز [هنرهای تجسمی] فرایند تبدیل تصاویر خطی به تصاویر کامل
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] انجام (ارائه) خدمات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] درآوردن صحیح رنگ [نساجی] تفسیر رنگ
نونمایی تصویرمبنا [مهندسی نقشهبرداری] تولید تصویری تازه از یک صحنه با استفاده از تصاویری که پیشتر از آن صحنه گرفته شده است
[بهداشت] ترادیسگاه گوشت - کارخانه تهیه گرد گوشت
[سینما] پاسخ رنگمایه - ارائه مایه ها
تعریف، تعیین سایر معانی: معنی، چم، تعیین (حدود چیزی)، شرح، بیان، توضیح، روشن سازی، شناسایی، شناسانش، (ضریب قدرت عدسی و عینک) قدرت، (عکس و غیره) میزان وضوح، میزان آشکاری، روشنی [سینما] کیفیت ...
عمل، ساخت، محصول، استخراج، تولید، عمل اوری سایر معانی: فرآوری، فرورد، فراورش، دست ساخت، اثر (هنری یا ادبی)، اثر سینمایی (یا تئاتری و غیره)، فراورده، فرورده، (اقتصاد) تولید کالا و خدمات، تولی ...
تفسیر، تسلیم، تحویل، ترجمه، باز گردانی سایر معانی: (نمایش و غیره) اجرا، ایفا، (نقاشی و غیره) پرداخت، ویرایش، پرداخت
تفسیر، برگردان، انقال، ترجمه، پچواک، حرکت انتقالی سایر معانی: ترجمان (ترگمان)، یچواک، یچوه، ویچار [شیمی] انتقال [عمران و معماری] انتقال [کامپیوتر] انتقال، ترجمه [برق و الکترونیک] انتقال، ترج ...
تفسیر، متن، نسخه، ترجمه، شرح ویژه سایر معانی: برگردان، ترگمان، ویرایش، ویراست، روایت، برداشت، تعبیر، قول، اقتباس، نمونه، نوع، گونه، صورت [سینما] نسخه [کامپیوتر] نگارش ؛ مدل ،نسخه [زمین شناسی ...