rendition
معنی
تفسیر، تسلیم، تحویل، ترجمه، باز گردانی
سایر معانی: (نمایش و غیره) اجرا، ایفا، (نقاشی و غیره) پرداخت، ویرایش، پرداخت
سایر معانی: (نمایش و غیره) اجرا، ایفا، (نقاشی و غیره) پرداخت، ویرایش، پرداخت
دیکشنری
انتقاد
اسم
interpretation, commentary, exegesis, comment, explanation, renditionتفسیر
delivery, transfer, rendition, prehension, solstice, transferenceتحویل
rendition, repercussion, repeal, restitutionباز گردانی
translation, version, interpretation, renditionترجمه
submission, surrender, delivery, capitulation, resignation, renditionتسلیم
ترجمه آنلاین
ترجمه
مترادف
arrangement ، construction ، delivery ، depiction ، execution ، interpretation ، performance ، portrayal ، presentation ، reading ، rendering ، transcription ، translation ، version