[زمین شناسی] یخچال بازساخته - الف) رجوع شود به glacier remanie. - ب) یخچالی که بعد از دوره ای از سکون، مجدداً فعال می شود.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] ماده باز یافته شده
[زمین شناسی] سنگ بازساخته - یک سنگ آواری. - اصطلاح "regenerirte gresteine" توسط زیرکل استفاده شد. (1866).
[عمران و معماری] خاک ترمیم یافته [زمین شناسی] خاک ترمیم یافته
[آب و خاک] آب برگشتی
دوباره مملوکردن، دوباره پای کسی حساب کردن، (باطری را) دوباره پر کردن (رجوع شود به: charge با افزودن re-)، مملوسازی مجدد [عمران و معماری] تغذیه - باز پرکردن [زمین شناسی] تغذیه - فرآیندی است ک ...
تقاضای مجدد، اصلاح کردن، خیش زدن، خیش کشیدن، اصلاح شدن، مجددا ادعا کردن، زمین بایر را دایر کردن سایر معانی: (به راه راست) هدایت کردن، به کردن، (زمین باتلاقی و غیره رابه زمین خوب) تبدیل کردن، ...
از نو ساختن، نوسازی کردن، احیا کردن سایر معانی: دوباره ساختن (رجوع شود به: construct بعلاوه ی re-)
تصحیح شده، مهذب، تعمیرشده، ارشاد شده سایر معانی: اصلاح شده، بهسازی شده، سامان یافته
جوانی از سر گرفتن، دوباره جوان کردن سایر معانی: (دوباره) جوان کردن، نوجوان کردن، (دوباره) نو کردن، تازه کردن، طراوت بخشیدن، (دوباره) توانمند کردن، نیروی تازه دادن، باز توانمند کردن ...