هنگام غروب، هوای گرگ و میش، تاریک و روشن، تاریک نمودن سایر معانی: (آغاز تاریکی در اول شب) شفق، غروب، شب گیر، غلس، گرگ و میش، خور نشست، (شعر قدیم) تیره رنگ، شب رنگ، سایه گون، تاریکی، تیرگی، د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(در رستوران ها و کلوب های شبانه) نمایش روی صحن، برنامه، نمایش باشگاه های شبانه
تفنگ، ششلول، تلمبه دستی، سرنگ امپول زنی و امثال ان، توپ، تیر اندازی کردن سایر معانی: هرچیزی که به شکل سلاح آتشین باشد و یا کاری مشابه کار آن انجام دهد، (عامیانه) جانی مسلح، تیر انداختن، شکار ...
پسندیده، عالیجناب، سربلند، خوش طینت، محترم، شریف، شرافتمندانه، بزرگوار، شایان تعریف، ابرومند، لایق احترام سایر معانی: شرافتمند، آبرومند، آبرودار، پرافتخار، (عنوان ویژه ی برخی مقام ها- h بزرگ ...
نا سازگار، نا موافق، ناجور، متناقض، نا مناسب، غیر قابل استعمال با یکدیگر سایر معانی: مغایر، ناهمساز، نامتوافق، (منطق - ریاضی: دو قضیه یا گزاره ای که نمی توانند در آن واحد هر دو درست باشند) م ...
پایان نا پذیر، تمام نشدنی، بسیار دراز سایر معانی: بی پایان
عاری از حس مسئولیت، نامعتبر، وظیفه نشناس، غیر مسئول سایر معانی: لاابالی گرانه، وظیفه نشناسانه، کسی که مسئولیت سرش نمی شود، سهل انگار
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
ماه، سرگردان بودن، دیوانه کردن، بیهوده وقت گذراندن، پرسه زدن، اواره بودن، ماه زده شدن سایر معانی: قمر، مانگ، مه، ماه (به ویژه ماه قمری)، عاشقانه رفتار کردن، در آسمان سیر کردن، سستی و خیالباف ...
لباس توی خانه بانوان سایر معانی: (زنانه) لباس خواب، جامه ی غیررسمی، لباس خانه، neglige : لباس توی خانه بانوان [نساجی] کیمونو( اباس رسمی ژاپنی)
(خودمانی) خوراک سبک خوردن
فراموشکاری، چشم پوشی