[عمران و معماری] فهرست آماری پارکینگ - فهرست کمی و کیفی پارکینگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] سیستم ثبت ادواری موجودیها [ریاضیات] سیستم موجودی سنجی دوره ای
[ریاضیات] کالای موجود، موجودی حقیقی
آماربرداری منطقهای [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] آماربرداری تفصیلی و گسترده از جنگل با هدف برنامهریزی در سطح منطقهای یا استانی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مدیریت موجودی با فروشنده [مهندسی مخابرات] فرایندی که در آن کمبود موجودی انبار را فروشندۀ کالا رفع میکند بیآنکه نیازی به سفارش مشتری باشد ...
پس افت، کار نا تمام یا انباشته، جمع شدن، انبار شدن سایر معانی: (سفارشات و کارها و غیره) انجام نشده، پس افت شده، تراکم (سفارشات یا کارها)، (بخاری هیزم سوز) کنده ی بزرگ در عقب آتش، چیز انبار ش ...
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن سایر معانی: فهرست [حسابداری] کاتالوگ [نساجی] کاتالوگ - دفترچه راهنما
طراح سایر معانی: طرحگر، - پرداز، نقش گر، نگاره گر، (طرح شده توسط طراح مشهور) ویژه ساخت [سینما] طراح [عمران و معماری] طراح [ریاضیات] نقشه کش، طرح آفری، طراح
سازنده، مهندس، مهندسی کردن، طرحکردن و ساختن، نقشه کشیدن، اداره کردن سایر معانی: مکانیک، تعمیرکار، بازساز، (ارتش) رسته ی مهندسی، (با به کار گیری روش های مهندسی) طرح ریزی کردن، ساختن، (مجازی - ...
شمردن، برشمردن، یکایک شمردن، بشمار اوردن، محسوب داشتن سایر معانی: یک به یک ذکر کردن، فهرست وار گفتن [ریاضیات] شمردن، برشمردن، شماره گذاری کردن، یک یک نام بردن
بانی، موسس، قالب گیر، بنیان گذار، برپا کننده، ریخته گر، لنگ شدن، فرو نشستن، فرو رفتن، خیط و پیت شدن، از پا افتادن، سر خوردن، خیط و پیت کردن، فرو ریختن سایر معانی: سکندری خوردن، زمین خوردن، ل ...
ذخیره، احتکار، اندوخته، گنج، احتکار کردن، ذخیره کردن، انباشتن سایر معانی: توده کردن، اندوختن، کپه کردن، تلمبار کردن، بنداری کردن، گردآوری، پس افکنده، مال احتکار شده، جنس احتکاری، کالای بندار ...