engineer
معنی
سایر معانی: مکانیک، تعمیرکار، بازساز، (ارتش) رسته ی مهندسی، (با به کار گیری روش های مهندسی) طرح ریزی کردن، ساختن، (مجازی - با مهارت طرح و اجرا یا سرپرستی کردن) رهبری کردن، (نادر) موتورساز، انجین ساز، سرکارگر فنی، ویژه کار فنی، مسئول موتورخانه
[عمران و معماری] مهندس
[برق و الکترونیک] مهندس - مهندس فردی که تجارب و آموزشهای لازم برای انجام وظایف تخصصی در شاخه ای از مهندسی دارد . عموماً مهندس با طراحی،ساخت،عملکرد ونظارت سروکار دارد ،در حالی که دانشمند در جستجوی مواد جدید ،اصول جدید، و یافته های جدید است
[نساجی] مهندس
[ریاضیات] مهندس