designer
معنی
طراح
سایر معانی: طرحگر، - پرداز، نقش گر، نگاره گر، (طرح شده توسط طراح مشهور) ویژه ساخت
[سینما] طراح
[عمران و معماری] طراح
[ریاضیات] نقشه کش، طرح آفری، طراح
سایر معانی: طرحگر، - پرداز، نقش گر، نگاره گر، (طرح شده توسط طراح مشهور) ویژه ساخت
[سینما] طراح
[عمران و معماری] طراح
[ریاضیات] نقشه کش، طرح آفری، طراح
دیکشنری
طراح
اسم
designer, architect, modeler, draftsman, sketcher, modellerطراح
ترجمه آنلاین
طراح
مترادف
architect ، author ، costumier ، couturier ، deviser ، engineer ، fabricator ، fashion designer ، fashioner ، inventor ، maker ، originator ، planner ، producer