prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متکبر، مغرور، برتن، عظیم، غره، سرافراز، گرانسر سایر معانی: سربلند، مفتخر، سرفراز، گردن فراز، گند دماغ، غد، افتخار آفرین، سرفراز کننده، غرور آفرین، پر جلال، شکوهمند، پر افتخار، پرشور، سرزنده، ...
هرزگی، خارش، خارشک، حکه سایر معانی: pruriency خارش
هرزگی، خارش، خارشک، حکه سایر معانی: prurience خارش
میخانه، از این میخانه بان میخانه رفتن سایر معانی: (مخفف: public house - انگلیس) میخانه، آبجو فروشی و رستوران، عمومی، همگانی، چاپ شده، ناشر، انگلیس میخانه ادمی که از این میخانه بان میخانه برو ...
کودکانه، بچگانه، احمقانه سایر معانی: کودک وار، نابخردانه
باد کرده، باد دار سایر معانی: (هوا و دود و غیره) پف دار، وزنده، پفی، نفس نفس زنان، هن هن کنان، پف کردن
تکان دادن، زدن، تپیدن، جهند کردن، بضربان افتادن سایر معانی: (به ویژه قلب) تپیدن، ضربان داشتن، پکیدن، به نبض در آمدن، لرزیدن، ارتعاش داشتن، پر از جنبش و حرارت بودن، زدن نب، تپیدن قلب ...
نوسان، ضربان، تپش، اهتزاز، ارتعاشات، جهندش سایر معانی: زنش [مهندسی گاز] نوسان، ارتعاشات [آب و خاک] ضربه-نوسان
از روی قصد، عمدا سایر معانی: تعمدا، دانسته، آگاهانه
حیرت، سرگشتگی، بغرنجی سایر معانی: حیرت، سرگشتگی، بغرنجی
قد کوتاه، ادم کوتاه قد، پیگمی، کوتاه سایر معانی: (افسانه و تاریخ های کهن) هریک از نژادهای کوته قامت افریقا یا آسیا، افریقایی متعلق به نژاد negrillo، آسیایی متعلق به نژاد negrito، (p کوچک - آ ...