طناب هشتی [حملونقل دریایی] 1. در قدیم، طناب یا زنجیری که برای پایین نگه داشتن دکل جلوی شناورهای شکار دلفین به کار میرفت 2. در یدککشها، طناب یا زنجیری که برای پایین نگ ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تند خوردن، حریصانه خوردن، قورت دادن، صدای بوقلمون در اوردن سایر معانی: مانند بوقلمون صدا کردن، قات قات کردن، با حرص و ولع خوردن، لپ لپ خوردن، بلعیدن، لف لف خوردن، لمباندن، هلپ هلپ خوردن، بنک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخن نامفهوم، شر و ور، سخن بی ربط سایر معانی: (آمریکا - خودمانی) مغلق و نامفهوم (بیشتر در مورد سبک صحبت یا نگارش مراسلات دولتی گفته می شود)، زبان یاجوج و ماجوج، یاوه (gobbledegook هم می نویسن ...
پرخور، بوقلمون نر، لپ لپ خورنده سایر معانی: بوقلمون نر، پرخور، لپ لپ خورنده
ادم زودباور، ساده لوح
طبلهای ساغری [موسیقی] دستهای از طبلها که بدنۀ آنها شبیه ساغر یا جام است
سایهافکن [سینما و تلویزیون] نقاب یا ورقه یا پردۀ کوچکی که در نزدیکی دوربین قرار داده میشود تا با تنظیم آن از مزاحمت بازتابهای نورافکن بر روی عدسی جلوگیری کند، یا در مقابل ن ...
اهل سرزمین لمباردی (در شمال ایتالیا) (رجوع شود به: lombard)
میزان، مقدار، مبلغ، عده، مایه، مقدار میزان، بالغ شدن، رسیدن سایر معانی: بالغ شدن بر، سرزدن به، رسیدن به، جمع (حساب)، مجموع، سرجمع، به مثابه، معادل، اندازه، تعداد [حسابداری] مبلغ [صنعت] مقدار ...
پیاله، جام، ظرف کیمیاگری، لیوان ازمایشگاه سایر معانی: قدح، تنگ، شیشه ای که دهانه ی آن ناودان مانند است (و داروسازها و غیره به کار می برند)، سبوچه [شیمی] بشر، لیوان آزمایشگاه، ظرف کیمیاگری [ز ...
جن، مایه ترس ووحشت، لو لو سایر معانی: لولو، مایه ترس ووحشت
پیاله، جام، کاسه، فنجان، جام باده، در عشاء ربانی سایر معانی: لیوان شراب، چمانه، (گیاه شناسی) استکانی، گل استکانی شکل