معنی

پیاله، جام، کاسه، فنجان، جام باده، در عشاء ربانی
سایر معانی: لیوان شراب، چمانه، (گیاه شناسی) استکانی، گل استکانی شکل

دیکشنری

چای
اسم
cup, Grail, goblet, bowl, chalice, glassجام
chalice, rummerجام باده
cup, bowl, chalice, beaker, horn, porringerپیاله
chaliceدر عشاء ربانی
bowl, socket, drinking cup, chalice, mazerکاسه
cup, mug, calix, chalice, jack, steinفنجان

ترجمه آنلاین

جام

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.