beaker
معنی
پیاله، جام، ظرف کیمیاگری، لیوان ازمایشگاه
سایر معانی: قدح، تنگ، شیشه ای که دهانه ی آن ناودان مانند است (و داروسازها و غیره به کار می برند)، سبوچه
[شیمی] بشر، لیوان آزمایشگاه، ظرف کیمیاگری
[زمین شناسی] بشر ،ظرفی برای حرارت دادن و یا جابجا کردن محلولها، جنس آن معمولاً از پیروکسن است و در برابر حرارت مقاوم است و در اندازه های مختلف یافت می شود.
[نساجی] بشر - ظرف شیشه ای آزمایش
[پلیمر] بشر
سایر معانی: قدح، تنگ، شیشه ای که دهانه ی آن ناودان مانند است (و داروسازها و غیره به کار می برند)، سبوچه
[شیمی] بشر، لیوان آزمایشگاه، ظرف کیمیاگری
[زمین شناسی] بشر ،ظرفی برای حرارت دادن و یا جابجا کردن محلولها، جنس آن معمولاً از پیروکسن است و در برابر حرارت مقاوم است و در اندازه های مختلف یافت می شود.
[نساجی] بشر - ظرف شیشه ای آزمایش
[پلیمر] بشر
دیکشنری
آبجو
اسم
cup, bowl, chalice, beaker, horn, porringerپیاله
cup, Grail, goblet, bowl, chalice, beakerجام
beakerظرف کیمیاگری
beakerلیوان ازمایشگاه
ترجمه آنلاین
لیوان