انتقال درونلولهای کامه [علوم سلامت] انتقال هر دو کامه (تخمک و زامه) به درون لولۀ فالوپ
واژههای مصوب فرهنگستان
مهربانی، محبت، خوبی سایر معانی: مهربانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوش، ادراک، شعور سایر معانی: ذکاوت مادرزاد، عقل و شعور، عقل سلیم، هوش خدادادی
پانسیون، مزد، حقوق، مقرری، حقوق بازنشنستگی، مستمری، پانسیون شدن، مستمری گرفتن سایر معانی: حقوق بازنشستگی، (به ویژه در مورد هنرمندان) مقرری، (به ویژه فرانسه) پانسیون، (اروپا) اتاق و خوراک (ام ...
پا، حکومت، برتری، بازو، عظمت، قدرت، نیرو، برق، توان، زبر دستی، زور، سلطه، سلطنت، نیرومندی، بنیه، توش، اقتدار، قدرت دید ذره بین، سلطهنیروی برق، تهمتن، نیرو بخشیدن به، زور بکار بردن، نیرومند ک ...
امادگی، تمایل، استعداد، رغبت، سرازیری، خوابیدگی، روبه زمینی
گوناگون، متلون، شکل پذیر سایر معانی: (p بزرگ) وابسته به یا همانند پروتیوس (proteus)، (زیست شناسی) پروتیان (که از اثر آب یا آنزیم یا اسید بر پروتئین ها به وجود می آیند)، شبیه proteus، متغیر ...
خراج، احترام، تکریم، باج سایر معانی: سپاس، قدردانی، بزرگداشت، سپاسگزاری، ساو، گزیت، جزیه، (فئودالیسم) مالیات رعیت به خان یا ارباب کل، به زور ستانی، باج سبیل، پول زور، ستایش
زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر، دارای استعداد و ذوق، متنوع و مختلط، چندسو گرد سایر معانی: (دارای چند استعداد یا مهارت یا کاربرد) چندکاره، چندهنره، چندکاربردی، همه فن حریف، همه مرده ...
ثروت باد اورده، میوه باد انداخته سایر معانی: (به ویژه میوه ی افتاده ازدرخت) باد افکنده، پا درختی