معنی

گوناگون، متلون، شکل پذیر
سایر معانی: (p بزرگ) وابسته به یا همانند پروتیوس (proteus)، (زیست شناسی) پروتیان (که از اثر آب یا آنزیم یا اسید بر پروتئین ها به وجود می آیند)، شبیه proteus، متغیر

دیکشنری

پروتئین
صفت
diverse, various, multiple, varied, miscellaneous, proteanگوناگون
protean, shapeableشکل پذیر
mercurial, erratic, fickle, freakish, instable, proteanمتلون

ترجمه آنلاین

متغیر

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.