پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ سایر معانی: پاکت (برای نامه)، (صفحه ی گرامافون و غیره) لفاف، پیراگیر، پیراگیره [سینما] پوشش لامپ / حباب [عمران و معماری] پوش - پوشش [کامپیوتر] پ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] آشکار ساز پوش
پاکت اندازه ی معمولی، پاکت بازرگانی (که ورق کاغذ 8/5 در 11 اینچ را با دو بار تا کردن می توان در آن قرار داد) (envelope business-size هم می گویند)
پوشِ پرواز [حملونقل هوایی] منحنیهایی که تغییرات سرعت را نسبت به ارتفاع پرواز و سایر متغیرها در مسیرِ پرواز نمایش میدهد و محدودۀ کارایی هر هواگَرد را مشخص میسازد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
رجوع شود به: perianth
[برق و الکترونیک] توان پوش قله توان RF متوسط تغذیه شده از فرستنده در مدت زمان یک سیکل RF در بالاترین مقادیر قله به قله پوش مدوله سازی این مقدار برابر با توان ورودی است که آمپرسنج و ولت سنج، ...
پاکت پنجره دار، پاکت طلق دارادرس نما
[صنعت] محدوده کاری، حوزه کاری، محیط کاری
جو، کرهء هوا، پناد، واحد فشار هوا، فضای اطراف هر جسمی سایر معانی: هوای هر جای بخصوص، حالت (در مورد مکان)، محیط، حالت و اثر کار هنری، (عامیانه) گیرایی، حالت بخصوص (در اثر مبلمان و تزئینات)، ( ...
محدود، کراندار سایر معانی: کران دار [برق و الکترونیک] کران دار [ریاضیات] کراندار، محدود، کرانه دار، محصور، پایاندار [آمار] کراندار
رشوه، پاره، بدکند، رشوه دادن، تطمیع کردن سایر معانی: رشوت، بلکفد، بلکفت، پاره دادن، بلکفد دادن، حق السکوت، هر چیزی که شخص را وادار به کاری خلاف قانون یا وجدان کند [حقوق] رشوه (دادن) ...
در اغوش گرفتن، بغل کردن، عزیز داشتن سایر معانی: (قدیمی) در آغوش گرفتن، در بر گرفتن، گرامی داشتن