اجرا، حکومت، سیاست، وصایت، ادارهء کل، الغاء، تصفیه، فرمداری سایر معانی: علوم اداری، مدیران، فرمداران، اداره کنندگان، (اغلب با a بزرگ) دولت، دستگاه حکومت، زمان حکومت، (سوگند و تنبیه و مراسم د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبقه بندی، رده بندی، عمل دسته بندی سایر معانی: درجه بندی، دسته سازی، روش تنظیم و دسته دسته سازی [حسابداری] طبقه بندی [عمران و معماری] طبقه بندی - رده بندی [فوتبال] طبقه بندی-دسته بندی [مهندس ...
ارسال، حمل، محموله سایر معانی: تحویل، فرستادن، سپارش، بار، مرسوله، فرسته [حسابداری] امانی [حقوق] محموله بار [ریاضیات] حمل، مرسوله، ارسال، محموله
تفرقه، گسترش، ارایش قشون، قرارگیری قشون یا نیرو، موضع گیری سایر معانی: نظ
توزیع عادی [مهندسی مخابرات - پست] فرایندی که در آن انواع مرسولات پُستی به وسیلۀ یک نامهرسان مشخص توزیع میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، امر، سیاق، دسته، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین ...
[عمران و معماری] چگالی احتمال [ریاضیات] چگالی احتمالی [آمار] چگالی احتمال
سهم، جیره، توشه، خارج قسمت، مقدار جیره روزانه، جیره بندی کردن، جیره دادن سایر معانی: سهمیه، (عامیانه) کوپن، جیره بندی، کیله، راستاد، (جمع) خوراک، آذوقه، (به ویژه سرباز) جیره، روزیانه، کوپن د ...
توزیع ویژه [مهندسی مخابرات - پست] فرایند توزیعی که شامل همۀ انواع مرسولات پُستی نمیشود، بلکه دربرگیرندۀ یک یا چند نوع مرسولۀ خاص است ...
برنامهای برای بهبود رژیم غذایی دانشآموزان و فقرا و سالخوردگان [تغذیه]
در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس میکند [آمار]
در استنباط بیزی، نوعی چگالی احتمال پیشینی که اطلاع نظری یا تجربی دربارۀ مقدار نامعلوم پارامتر را منعکس میکند [ریاضی]