deployment
/dəˌplɔɪmənt/

معنی

تفرقه، گسترش، ارایش قشون، قرارگیری قشون یا نیرو، موضع گیری
سایر معانی: نظ

دیکشنری

گسترش
اسم
extension, spread, deployment, deploy, propagation, expanseگسترش
division, schism, concision, divorcement, schismatism, deploymentتفرقه
deploymentارایش قشون
deploymentقرارگیری قشون یا نیرو
positioning, deploymentموضع گیری

ترجمه آنلاین

استقرار

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.