classification
/ˌklæsəfəˈkeɪʃn̩/

معنی

طبقه بندی، رده بندی، عمل دسته بندی
سایر معانی: درجه بندی، دسته سازی، روش تنظیم و دسته دسته سازی
[حسابداری] طبقه بندی
[عمران و معماری] طبقه بندی - رده بندی
[فوتبال] طبقه بندی-دسته بندی
[مهندسی گاز] رده بندی، طبقه بندی
[زمین شناسی] طبقه بندی، ،رده بندی یکی از روشهای جنرالیزه کردن. در فرآیند طبقه بندی، گروهبندی دادهها به صورت کلاسهایی مطابق با برخی ویژگیهای معمول
[نساجی] دسته بندی - طبقه بندی - کلاس بندی -رده بندی
[ریاضیات] دسته بندی، طبقه بندی، گروه بندی، رده بندی، درجه بندی
[معدن] طبقهبندی (دانه بندی)
[آمار] رده بندی

دیکشنری

طبقه بندی
اسم
classification, taxonomy, assortment, grading, grouping, systematizationطبقه بندی
classificationرده بندی
classificationعمل دسته بندی

ترجمه آنلاین

طبقه بندی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.