خربزه ی قندک (پوست صاف و سفید متمایل به سبز دارد و گوشت آن نیز متمایل به سبز است)، خربوزه قندک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] مقاوم به کپک - مقاوم به قارچ
(گیاه شناسی)، سفیدک گردی، سفیدک آردی (قارچ های راسته ی erysiphales که آفت گیاهان هستند)
پیاده رو سایر معانی: پیاده رو [عمران و معماری] پیاده رو
(امریکا - عامیانه) تماشاچی ساختمان یا تخریب بنا، ناظر عملیات ساختمانی
یک وری سایر معانی: از یک طرف، از یک سوی، یکسویه، یک طرفه، از پهلو، یک بری
نوعی مار زنگی کوچک، ضربت سنگین از پهلو، نوعی موشک ضد هوایی سایر معانی: (جانورشناسی) مار کجرو (مار زنگی کوچک crotalus cerastes - بومی صحراهای جنوب باختری ایالات متحده)، (عامیانه - مشت زنی) ضر ...
زنگار، افت، عدم رشد، باد زدگی یا زنگ زدگی، پژمردن سایر معانی: بیماری گیاهی (در اثر خاک یا هوا یا انگل یا حشرات)، آفت، آسیب، بلا، تباهی، زنگ زدگی (گیاه)، کپک یا شپشک زدگی، آفت زده کردن، (گیاه ...
رطوبت، نمناک، خیساندن، مرطوب کردن، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، خیس کردن سایر معانی: نم، آغار، ژف، مرطوب، نم دار، نم زدن، نم دار کردن، (معمولا با: down - آتش منقل یا بخاری ...
مدخل، خور سایر معانی: (دهانه ی رودخانه به ویژه جایی که آب شور دریا با آب شیرین رودخانه آمیخته می شود) کشندان، مصب، دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد [عمران و معماری] مصب - شارگاه - ...
فوران گر، فورانی، احساساتی
رطوبت، نم، تری، مقدار رطوبت هوا سایر معانی: نمداری، نمناکی، میزان نمداری هوا، درجه ی رطوبت [خودرو] رطوبت [شیمی] رطوبت [عمران و معماری] رطوبت - نم - نمناکی [مهندسی گاز] رطوبت، رطوبت هوا [زمین ...