sideways
معنی
یک وری
سایر معانی: از یک طرف، از یک سوی، یکسویه، یک طرفه، از پهلو، یک بری
سایر معانی: از یک طرف، از یک سوی، یکسویه، یک طرفه، از پهلو، یک بری
دیکشنری
سمت چپ
قید
sideways, sidelong, sideling, slantways, slantwiseیک وری
ترجمه آنلاین
به پهلو
مترادف
alongside ، aside ، aslant ، aslope ، athwart ، broadside ، crabwise ، edgeways ، indirectly ، laterally ، obliquely ، side by side ، sidelong ، sidewards ، slanting ، slantingly ، slantwise ، sloping ، to the side