باجراه، جاده عوارض دار، جاده مشمول عوارض [عمران و معماری] جاده عوارضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلد، دفتر، کتاب قطور، جلد بزرگ، مجلد سایر معانی: (در اصل) کتاب چند جلدی، کتاب قطورtome_پسوند:، ابزار بریدن، - بری [osteotome]
زبانزنی [موسیقی] استفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(امریکا - نوار صوتی یا صفحه و غیره ی موسیقی و آواز) چهل تای اول (از نظر فروش)
بالاترین، اعلی، اعلی ترین سایر معانی: در بالاترین جا، بلندترین، فرازین
برگشتن، واژگون کردن، از سر افتادن سایر معانی: فرو افتادن، واژگون شدن، نگونسار شدن، فرو افکندن، از سر انداختن، نگونسار کردن [زمین شناسی] واژگونی - واژگونی هنگامی اتفاق می افتد که یک گسیختگی ک ...
چاک چاک، ریش ریش، تکه تکه، پاره شده، درهم دریده سایر معانی: اسم مفعول: tear
هیجان، گردباد، توفان، سیاه باد سایر معانی: (به ویژه در آمریکا و استرالیا) دیو باد، چرخ باد، توفان پیچنده، توف باد (twister هم می گویند)، طغیان، یکجور گردباد که در باختر، میوزد، گردباد، طغیان ...
مرگ کاذب سایر معانی: سستی، خمودی، بی حالی، بی حسی، رخوت، خفتگی، خدر، حالت خواب
سوزان، سوزاننده، حاد، محترق، بسیار مشتاق، حاره، زیاد گرم سایر معانی: (آب و هوا) بسیار گرم و خشک، تفتان، تفسان، گرمسیری، (عشق و غیره) داغ، آتشین، پرشور [آب و خاک] بسیار گرم، سوزان ...
سوزانی، داغی سایر معانی: سوزانی، داغی
غیر مستقیم، پیچاپیچ، پیچ وخم دار، درشکن سایر معانی: پیچاک، پر پیچ و خم، نادرستانه، ریاکارانه، فریب آمیز، نابکارانه، نادرستکار، دغل، فریبکار