torpor
معنی
مرگ کاذب
سایر معانی: سستی، خمودی، بی حالی، بی حسی، رخوت، خفتگی، خدر، حالت خواب
سایر معانی: سستی، خمودی، بی حالی، بی حسی، رخوت، خفتگی، خدر، حالت خواب
دیکشنری
عصبانیت
اسم
torpor, lethargyمرگ کاذب
ترجمه آنلاین
اخم
مترادف
apathy ، disinterest ، dormancy ، drowsiness ، dullness ، idleness ، impassivity ، inaction ، inactivity ، languor ، laziness ، lifelessness ، listlessness ، passiveness ، sleepiness ، sloth ، slowness ، sluggishness ، slumber ، stupor ، torpidity ، torpidness