معنی

جلد، دفتر، کتاب قطور، جلد بزرگ، مجلد
سایر معانی: (در اصل) کتاب چند جلدی، کتاب قطور
tome_
پسوند:، ابزار بریدن، - بری [osteotome]

دیکشنری

توام
اسم
cover, volume, skin, case, copy, tomeجلد
tomeکتاب قطور
office, book, bureau, volume, registry, tomeدفتر
tomeجلد بزرگ
volume, tomeمجلد

ترجمه آنلاین

تام

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.