مشاجره ی پر سر و صدا، جنجال، قیل و قال، (نبردی که شمار زیادی در آن شرکت می کنند) بزن بزن همگانی، کشمکش چند جانبه، نبرد دراز و شدید، نبرد سخت، جنگ شاهانه، pl نزاع سخت، کشمکش خصومت امیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی)، علف خرس، زنگوله ای نخدار (انواع گیاهان جنس yucca و nolina از خانواده ی agave که برگ های دشنه مانند دارند)، سخت در آغوش گیری، (مثل خرس) دو دستی بغل کردن
تقویت کردن، افزودن بر
دوشاخهای، دوشاخه شدن، دوشاخه کردن، بدوشاخه منشعب کردن سایر معانی: تقسیم به دو مسیر شدن، دارای دو شاخ یا دو مسیر [دندانپزشکی] به دو شاخه کردن، دو شاخه شدن [برق و الکترونیک] دو راهه شدن، چنگال ...
تلخی سایر معانی: تندی
سحر، جادو گری سایر معانی: (با the) رجوع شود به: black magic
خود نما، رسوا، خشن، پر سر و صدا، شلوغ کننده، بی معنی و بی ملاحظه سایر معانی: پر سر و صدا (به طور ناخوشایند)، پرقیل و قال، بلند و ناهنجار، جنجالگر، بارز، آشکار، چشمگیر، آنچه که توی ذوق می زند ...
خیرگی، خیره سری، چیرگی، سر زندگی سایر معانی: گستاخی، بی باکی، تهور
پیچ، توپ پارچه، سرند، از جا جستن، پیچاندن سایر معانی: پیچ (و مهره) کردن، جهیدن، پرش کردن، جست زدن، (پارچه) قواره، توپ، (نساجی) طاقه، طاقه کردن، آبگونه ی جهیده در هوا، آب پیکان، آب فواره زده، ...
جنس پنبهای گزافه گویی، مبالغه، سخن بزرگ یا قلنبه، کتان، عبارت سازی سایر معانی: (از ریشه ی فارسی: پنبه، پنبک) گزافه گویی، سخن یا نوشته ی خوش ظاهر و توخالی، سخن پرطمطراق، جنس پنبه ای مج، گزافه ...
لفظ قلم، کتابی، غیر متداول سایر معانی: دارای دانش کتابی (تئوری ولی نه عملی)، (واژه ی نسبتا منفی) کرم کتاب، کسی که همیشه سرش در کتاب است، میرزا قلمدان، وابسته به کتاب
نوع، جنس، گونه، اعقاب، اولاد، پروردن، بار اوردن، بدنیا آوردن، پرورش دادن، تربیت کردن، زاییدن، تولید کردن سایر معانی: بچه آوردن (از رحم مانند پستانداران و از تخم مانند پرندگان و غیره)، زادن، ...