[ رِبْ بی ی ] (ع ص نسبی، اِ) گروه
بسیار. ج، رِبّیّون. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واحد رِبّیّین است، و هم الوف من الناس.
هزارها. ج، رِبّیّون. (از ناظم الاطباء) (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج).
|| خدای ترس. (یادداشت مرحوم دهخدا).
خداشناس. ربانی. ج، رِبّیّون. (السامی فی
الاسامی). || دانشمند. دانشمند یهودان.
(یادداشت مرحوم دهخدا).