(اَ یا اُ) [ ع. ] (اِ.)۱- میگو.۲- بابونة سگ.
فرهنگ فارسی معین
[ اِ ] (ع اِ) حیوانیست بحری. (مفاتیح). نوعی ماهی است که بهندی جهینکا خوانند. ملخ دریائی. (بحر الجواهر). ملخ آبی و آنرا بهندی جهینکه خوانند. (منتهی الارب). آنرا میک نیز خوانند و به تازی جراد ...
لغتنامه دهخدا
[ فَ ] (ص نسبی) منسوب به فربیا. (از معجم البلدان).
[ مِ رَ ] (اِخ) از طسوج سراچه است. (تاریخ قم ص ۱۲۱). از طسوج لنجرود است. (تاریخ قم ص ۱۱۳). صاحب تاریخ قم گوید: این دیه را از بهر آن مهربیان نام نهادند که بدین دیه و موضع قسمت آب بوده است و ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.